مطالعات موردی
روانشناسان اغلب بین افراد با انگیزه خارجی و افراد با انگیزه داخلی تمایز قائل میشوند. افراد با انگیزه خارجی بر این باورند که دیگران سرنوشت آنها را کنترل میکنند. هنگامی که در زندگیشان مشکلاتی پیش میآید، آنها از پذیرش مسئولیت نتیجه خودداری میکنند و ترجیح میدهند دیگران یا شرایط را مقصر بدانند. از سوی دیگر، افراد با انگیزه داخلی رفاه و موفقیت خود را به خود وابسته میدانند. وقتی که کارها بهاشتباه پیش میرود، آنها به دنبال راههایی برای یادگیری از موقعیت میگردند و نقش خود را برای به وجود آوردن آن وضعیت درک میکنند. اخیراً برخی از کارشناسان شروع به استفاده از مفهوم انگیزه داخلی/خارجی در سازمانها کردهاند. یک سازمان با انگیزه خارجی به خود اجازه میدهد که توسط نیروهای بیرونی مانند تامینکنندگان مالی کنترل شود. یک سازمان با انگیزه داخلی هرگز توسط نیروهای بیرونی کنترل نمیشود. در عوض، توسط دیدگاه خود از موفقیت هدایت میشود. اکثر کارشناسان بر این باورند که مگر اینکه یک سازمان به انگیزه داخلی برسد، بقای بلندمدت آن به خطر خواهد افتاد.
نمونه موردی
“Homeless-No-More Inc.” یک سازمان غیرانتفاعی است که هدف آن ساختن خانهها و جوامع برای شهروندان بیخانمان است. اخیراً این سازمان از بنیاد آزادی آمریکایی (AFF) بودجهای برای تمرکز بر تلاشهای ساخت خانه در مناطقی که دور از حمایتکنندگان AFF هستند، دریافت کرد. این موضوع “Homeless-No-More” را در یک معضل قرار داد.
آیا باید بودجه را قبول کند حتی اگر مجبور باشد در مناطقی خانه بسازد که امکانات عمومی کمی وجود دارد؟
یا باید بودجه را رد کند حتی اگر پول کمی داشته باشد؟ این سوال را میتوان با بررسی دیدگاه سازمان به بهترین شکل پاسخ داد: حذف موانع اجتماعی که باعث بیخانمانی میشوند.
راهحل
در این مورد، یک سازمان با انگیزه داخلی احتمالاً بودجه را رد میکند زیرا این بودجه از دیدگاه سازمان حمایت نمیکند.
درسهای آموخته شده
یکپارچگی بین دیدگاه و بودجه برای موفقیت سازمان در بلندمدت حیاتی است.