1-1-1. دستیابی به هدف: مدیریت مؤثر برنامه، دستیابی به اهداف و مقاصد برنامه را تسهیل می کند. با تعیین اهداف روشن، ستراتیژیها و نظارت بر پیشرفت، مدیران برنامه میتوانند از همسویی با اهداف کلی آموزش اطمینان حاصل کنند.
1-1-2. تخصیص منابع: مدیریت برنامه شامل تخصیص و استفاده عاقلانه از منابع از جمله منابع مالی، انسانی و مادی است. با تخصیص منابع، برنامههای آموزشی میتوانند تأثیر و کارایی خود را به حداکثر برسانند.
1-1-3. تعامل با ذینفعان: مدیریت برنامه شامل مشارکت ذینفعان مختلف از جمله مربیان، مدیران، والدین و اعضای جامعه است. با تقویت همکاری و ارتباط بین ذینفعان، مدیران برنامه میتوانند حمایت به دست آورند، ارتباط برنامه را افزایش دهند و مالکیت را ارتقا دهند.
1-1-4. کاهش ریسک: مدیریت برنامه مؤثر مستلزم شناسایی خطرات بالقوه و اجرای ستراتیژیهای کاهش برای به حداقل رساندن تأثیر آنها است. با انجام ارزیابی ریسک، توسعه طرحهای اضطراری و نظارت بر اجرای برنامه، مدیران میتوانند فعالانه به چالشها رسیدگی کرده و از تداوم برنامه اطمینان حاصل کنند.
1-1-5. تصمیم گیری مبتنی بر دادهها: مدیریت برنامه برای ارزیابی سودمندی برنامه، شناسایی زمینههای بهبود و انجام تنظیمات آگاهانه به فرآیندهای تصمیم گیری مبتنی بر داده متکی است. با جمعآوری، تجزیه و تحلیل دادههای مربوطه، مدیران برنامه میتوانند کیفیت و پاسخگویی برنامه را افزایش دهند.
مثال: برنامه سواد آموزی یک سازمان غیر انتفاعی را با هدف بهبود مهارت خواندن در بین دانش آموزان یک مکتب در نظر بگیرید. مدیریت مؤثر برنامه شامل تعیین اهداف روشن است، مانند افزایش سطح درک مطلب با درصد معینی در یک محدوده زمانی مشخص. مدیر برنامه با مربیان برای طراحی مداخلات مبتنی بر شواهد همکاری میکند، منابعی را برای مواد آموزشی و آموزش آموزگاران تخصیص میدهد و مکانیزمهای را برای نظارت و ارزیابی مستمر ایجاد میکند. مدیر برنامه با مشارکت دادن والدین و اعضای جامعه در فعالیتهای برنامه و درخواست فیدبک، مشارکت و حمایت ذینفعان را تضمین میکند. ارزیابی منظم پیشرفت دانش آموز به تعدیل برنامه کمک میکند و برنامه را قادر میسازد تا به طور مؤثر با نیازها و چالشهای در حال تحول سازگار شود.